کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل رفت به سوی تو، همان سوی که شد ماند

    جان کرد به ره حمله و آن نیز برون ماند

    از کوی تو باز آمد و بر آتش دل سوخت

    هر نامه صبری که ازین پیش دلم خواند

    اندر دلم این بود که بگذشت همه عمر

    وین دیده نثاری به ته پای تو افشاند

    آب از جگرم خورد و برم نیز جگر داد

    بالات نهالی که در آب و گل ما شاند

    پرسند عزیزان و نخوانم بر خود، ازانک

    کس بر جگر سوخته مهمان نتوان ماند

    آن یار به دل در شد و تن خدمت او کرد

    بستند در دل، خرد و هوش برون ماند

    کردیم بحل نرگس بازنده او را

    خسرو همه هستی که به یک داد لبش خواند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha