به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر که روی تو دید جان دانست
لب شیرینت، را همان دانست
حسن تو عالمی بخواهد سوخت
هم در آغاز می توان دانست
نرخ کردی به بوسه ای جانی
بنده بخرید و رایگان دانست
ذقنت چه نمود و دل به خیال
بوسه ای زد، مگر دهان دانست
دل ز هجر تو بس که تنگ آمد
مرگ را عمر جاودان دانست
دی به کویت تن ضعیف مرا
زاغ بربود و استخوان دانست
غمزه تو زبان کشید ز من
که مرا نیک بی زبانی دانست
کرد بر من دلت به نادانی
هر چه از جور بیکران دانست
پیش ازین غم نبود خسرو را
غم که دانست این زمان دانست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.