به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چه پوشی پرده بر رویی که آن پنهان نمی ماند
وگر در پرده می داری، کسی را جان نمی ماند
من درویش رسوای جهان گشتم بحمدالله
چه شبهه، عشق و درویشی بسی پنهان نمی ماند
به یاد روی تو چندان که سوی ماه می بینم
همی ماند به تو چیزی، ولی چندان نمی ماند
مگو کای دیده در روی من حیران چه ماندستی؟
کدامین دیده کاندر روی او حیران نمی ماند
ز چشم کافرت کز غمزه لشکر می کشد هر سو
به هفت اقلیم تن یک منزل آبادان نمی ماند
نه ای با بنده چون اول، بدین خوش می کنم دل را
که پیوسته مزاج آدمی یکسان نمی ماند
کرم کن در حق خسرو که جاویدان همی ماند
چو می دانی کسی در دهر جاویدان نمی ماند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.