امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۴۵۵: چه پوشی پرده بر رویی که آن پنهان نمی ماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه پوشی پرده بر رویی که آن پنهان نمی ماند وگر در پرده می داری، کسی را جان نمی ماند من درویش رسوای جهان گشتم بحمدالله چه شبهه، عشق و درویشی بسی پنهان نمی ماند به یاد روی تو چندان که سوی ماه می بینم همی ماند به تو چیزی، ولی چندان نمی ماند مگو کای دیده در روی من حیران چه ماندستی؟ کدامین دیده کاندر روی او حیران نمی ماند ز چشم کافرت کز غمزه لشکر می کشد هر سو به هفت اقلیم تن یک منزل آبادان نمی ماند نه ای با بنده چون اول، بدین خوش می کنم دل را که پیوسته مزاج آدمی یکسان نمی ماند کرم کن در حق خسرو که جاویدان همی ماند چو می دانی کسی در دهر جاویدان نمی ماند امیر خسرو دهلوی