به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نگارم در گلستان رفت و خارم پیش می آید
ز خارا هم کنون بر من هزاران نیش می آید
رقیبت مهربانی هشت و ما را دشمن جان شد
دلم را، ای پسر، بنگر، چه محنت پیش می آید؟
بلا و محنت هجران، چه حال است این که پیوسته
نصیب جان مجروح من درویش می آید
ز بیگانه نمی نالم، مرا معلوم شد، ای مه
که غمهای جهان یکسر مرا از خویش می آید
منال ز جور و محنتها، خموش و دم مزن خسرو
که بر بی صبر در عالم مصیبت بیش می آید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.