کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زمستان می رود، ایام گلها پیش می آید

    ز باد صبح ما را بوی آن بدکیش می آید

    صبا می جنبد و بازم پریشان می کند از سر

    دل بدبخت اگر وقتی به حال خویش می آید

    رسید ایام گل وان شوخ خواهد رفت در بستان

    ازان روزی که می ترسیدم اینک پیش می آید

    سر دیوانگی را مژده ده، ای سنگ بدنامی

    که باز آن فتنه بهر عقل دوراندیش می آید

    ازین خرمن نماند کاه و برگی، مگری، ای دیده

    که بیش است آتشم هر چند باران بیش می آید

    چه غم می داردت،بخرام خوش خوش، جان من، چندان

    رها کن تا نمک بر سینه های ریش می آید

    به جان زن تیر نه بر دیده تا این یک دم باقی

    کنم نظاره ای تا از کدامین کیش می آید

    مکن نازی که می خواهد برای تیر بارانت

    دران حضرت کجا یاد دل درویش می آید؟

    نیارد برد نام لب، به دزدی غمزه زن گه گه

    که خسرو نه ز بهر نوش، بهر نیش می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha