کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دردا که با من آن بت نامهربان نساخت

    دردی نهاد بر دل و درمان آن نساخت

    باران مهر او بنبارید بر دلم

    تا چشم من زهر مژه ناودان نساخت

    از شمع وصل دوده امید برنخاست

    تا دود آه من به فلک سایبان نساخت

    از ما مگرد، ای دل، اگر غم گسار گشت

    با ما بساز، جان، اگر آن دلستان نساخت

    بیمار ماند جان من اندر لب و لبش

    جان دارویی ز بهر من ناتوان نساخت

    مویی ستم نکرد کم آن مومیان به حسن

    تا مر مرا به حیف چو موی میان نساخت

    سلطانی از فراق کمندش ندید امان

    تا دل نشانه گاه خدنگ غمان نساخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha