کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ندانم تا چه باد است این که از گلزار می آید

    کزو بوی خوش گیسوی آن دلدار می آید

    بیا ساقی و پیش از مردنم می ده، که جان از تن

    به استقبال خواهد شد که بوی یار می آید

    مگر بیدار شد بختم که آن رویی که در خوابم

    نبود امید، پیش دیده بیدار می آید

    زباده خونبهای خویش می نوشم که باز از وی

    مرا در سینه غمهای کهن در کار می آید

    بلا گر بر سرم بسیار آید، زان نمی ترسم

    بلا این است کاو اندر دلم بسیار می آید

    چو تو با دیگرانی، مردن آسان شد مرا، زیرا

    به جان دیگرانم زیستن دشوار می آید

    به یاد پایت از مژگان همی روبد رهت خسرو

    ندارد آگهی، ار دیده خود بر خار می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha