کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نگار من امشب سر ناز داشت

    بر افتادگان چشم بد ساز داشت

    به یک جام باده به صحرا فگند

    دلم هر چه در پرده راز داشت

    به سویش نمی دیدم از بیم جان

    که در چشم او مستی آغاز داشت

    ره من زد این بازمانده سرشک

    که چشم مرا از نظر بازداشت

    همه شب چو پروانه می سوختم

    که شمع من از دیگران گاز داشت

    به عذر ار دلم برد معذور بود

    که چشمی به غایت دغاباز داشت

    دل من که تیری درو مانده بود

    به ناله خراشی در آواز داشت

    کنون یاد دارد ز خسرو گهی

    که مرغی درین باغ پرواز داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha