کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسی که عشق نبازد نه آدمی سنگ است

    بلای عشق کشد هر که آدمی رنگ است

    چه نقش بندی از اندیشه ای که بی عشق است

    چه روی بینی از آیینه ای که در زنگ است

    هزار پاره کنم جان مگر که در گنجد

    که چشم خوبان همچون دهان شان تنگ است

    رها کنید که تن در دهم به بدنامی

    که نام نیک در آیین عاشقی ننگ است

    سماع در دل من کار کرد و سینه بسوخت

    هنوز مطرب ما را ترانه در چنگ است

    تو، ای صنم، که مرا در دلی چه سود ازان

    که در میان من و دل هزار فرسنگ است

    به جنگ تیغ مکش، سر به آشتی برگیر

    که حاصل است به صلحت هر آنچه در جنگ است

    به خشم می روی و در تو کی رسد خسرو

    که ره دراز و قدم سست و بارگی لنگ است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha