امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۳۲۸: کسی که عشق نبازد نه آدمی سنگ است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسی که عشق نبازد نه آدمی سنگ است بلای عشق کشد هر که آدمی رنگ است چه نقش بندی از اندیشه ای که بی عشق است چه روی بینی از آیینه ای که در زنگ است هزار پاره کنم جان مگر که در گنجد که چشم خوبان همچون دهان شان تنگ است رها کنید که تن در دهم به بدنامی که نام نیک در آیین عاشقی ننگ است سماع در دل من کار کرد و سینه بسوخت هنوز مطرب ما را ترانه در چنگ است تو، ای صنم، که مرا در دلی چه سود ازان که در میان من و دل هزار فرسنگ است به جنگ تیغ مکش، سر به آشتی برگیر که حاصل است به صلحت هر آنچه در جنگ است به خشم می روی و در تو کی رسد خسرو که ره دراز و قدم سست و بارگی لنگ است امیر خسرو دهلوی