به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تن پاکت که زیر پیرهن است
وحده لاشریک له، چه تن است
هست پیراهنت چو قطره آب
که تنک گشته بر گل و سمن است
با خودم کش درون پیراهن
که تو جانی و جان من بدن است
تازیم، در غم تو جامه درم
وز پس مرگ نوبت کفن است
دل بسی برده ای، نکو بشناس
آنکه خسته ترست از آن من است
اندر آی و میان جان بنشین
که تو جانی و جان ترا بدن است
گفته ای، ترک تو نخواهم گفت
ترک من گو چه جای این سخن است
دهن تنگ را حدیث فراخ
چون همی گویی، آخر این چه فن است
دل خسرو خوش است با تنگی
که مرا یادگار ازان دهن است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.