کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زاد چون از صبح روشن آفتاب

    ساقی خورشید رو در ده شراب

    لعل ندهی آن عرق در ده که چون

    گل برآرد هم گل ست و هم گلاب

    خرم آن کو غرق می باشد مدام

    چون خیال دوست در می های ناب

    عاشقی با پارسایی هم خوش است

    همچنان کافتاد میان باده آب

    هست ما را نازنینی می پرست

    کو گهم بریان کند گاهی کباب

    نیم شب کامد مرا بیدار کرد

    من همان دولت همی دیدم به خواب

    بیخودی زد راهم از نی تا به صبح

    خانه خالی بود و او مست و خراب

    آخر شب صبح را کردم غلط

    زانکه هم رویش بد و هم ماهتاب

    زلف بر کف شب همی پنداشتم

    کز بناگوشش برآمد آفتاب

    خاست از خواب و شرابم داد و گفت

    نوش کن بر پادشاه کامیاب

    شاه قطب الدین، کلید هفت ملک

    کز درش دارد جهانی فتح باب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha