کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون در سخن درآمد لعل شکر مقالت

    آب حیات ریزد از چشمه زلالت

    دانی که چیست مه را اندر میان سیاهی

    یک نسخه ایست مظلم از دفتر کمالت

    بیچاره من بماندم محروم از چنان روی

    تا چشم کیست، یا رب، پیوسته در جمالت

    از شام تا سحرگه از گریه می بسوزم

    هر دم اگر نیاید پروانه وصالت

    از بس که در فراقت بسیار کرد پرسش

    یکبارگی بماندم شرمنده خیالت

    نزدیک شد هلاکم، پرسیدنی نکردی

    کای دور مانده از من، در هجر چیست حالت؟

    کافر دلا، اگر چه کردی حرام وصلم

    بادا چو شیر مادر خونهای ما حلالت

    چون می کشیم باری، از روی خود میفگن

    بگذار تا برآید جانم به پیش خالت

    صد ساله قصه خود گویم که کم نگردد

    والله، اگر نباشد اندیشه ملالت

    تو آن نه ای که گردی یکدم فرامش از جان

    با آنکه می نبیند خسرو هزار سالت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha