کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آب حیات من که نم از من دریغ داشت

    خاک رهش شدم، قدم از من دریغ داشت

    من هر شبی نشسته ز هجرش به روز غم

    او پرسشی به روز غم، از من دریغ داشت

    گه گه به بوی او شدمی زنده پیش ازین

    آن نیز باد صبحدم از من دریغ داشت

    گشتم ز فرق تا به قدم حلقه چون رکاب

    وان شهسوار من قدم از من دریغ داشت

    بر دیگران نوشت بسی نامه وفا

    بر حاشیه سلام هم از من دریغ داشت

    صد دوست بیش کشت، نه من نیز دوستم

    آخر چه شد که این کرم از من دریغ داشت

    من در سر قلم زدم آتش ز دود آه

    او دوده سر قلم از من دریغ داشت

    کاغذ مگر نماند که آن ناخدای ترس

    از نوک خامه یک رقم از من دریغ داشت

    کردند اگر وفا کم و گر بیش نیکوان

    او هر چه هست بیش و کم از من دریغ داشت

    خسرو چگونه بند کند صبر را که یار

    مویی ز زلف خم به خم از من دریغ داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha