امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۲۸۲: چون در سخن درآمد لعل شکر مقالت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون در سخن درآمد لعل شکر مقالت آب حیات ریزد از چشمه زلالت دانی که چیست مه را اندر میان سیاهی یک نسخه ایست مظلم از دفتر کمالت بیچاره من بماندم محروم از چنان روی تا چشم کیست، یا رب، پیوسته در جمالت از شام تا سحرگه از گریه می بسوزم هر دم اگر نیاید پروانه وصالت از بس که در فراقت بسیار کرد پرسش یکبارگی بماندم شرمنده خیالت نزدیک شد هلاکم، پرسیدنی نکردی کای دور مانده از من، در هجر چیست حالت؟ کافر دلا، اگر چه کردی حرام وصلم بادا چو شیر مادر خونهای ما حلالت چون می کشیم باری، از روی خود میفگن بگذار تا برآید جانم به پیش خالت صد ساله قصه خود گویم که کم نگردد والله، اگر نباشد اندیشه ملالت تو آن نه ای که گردی یکدم فرامش از جان با آنکه می نبیند خسرو هزار سالت امیر خسرو دهلوی