کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر مژه از غمزه خون ریز تو ناوک زنی ست

    کاندرون هر جگر زان زخم ناوک روزنی ست

    چشمت آفت، غمزه فتنه، خط قیامت، رخ بلاست

    آشنایی با چینن خصمان نه حد چون منی ست

    جان که زارم می کشد از یاد چون تو دوستی

    جان من از تو چه پنهان آشکارا دشمنی ست

    چشم ار بی تو جهان بیند، بگیرش عیب، از انک

    خیره بی دیده آلوده تر دامنی ست

    ساقیا، گرمی خورم بی تو نگویی کان می است

    مردنم را شربتی و آتشم را روغنی ست

    ای که در گریه زنی طعنم که این خونابه چیست

    بر گذر زین سیل تند من، قوی مردافگنی است

    اندر آن مجلس که خود را زنده سوزند اهل عشق

    ای بسا مرد خدا کو کمتر از هندوزنی ست

    عندلیبان را غذای روح باشد بوی گل

    مرغ دشت است آن که عاشق بر جو و بر ارزنی ست

    هر شبی خسرو که کوبد سینه در کویت به درد

    زیر دیوار تو، سلطان، پاسبان چوبک زنی ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha