به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست
من همانجا که دل گشمده من آنجاست
هر شب، ای غم، چه رسی در طلب دل اینجا
آخر آن سوخته سوخته خرمن آنجاست
گم شده جان به شب تیره و چشمم به ره است
هم بران بام که خود آن مه روشن آنجاست
گفتی، ای دوست که بگریز و ببر جان زین کوی
چون گریزم که گروگان دل دشمن آنجاست
سر محراب ندارم، من و کویت پس ازین
که بت و بتکده گبر و برهمن آنجاست
شب نگنجیدم در جامه که گفت از تو صبا
که منم جان غریبی و مرا تن آنجاست
ماند در ناله هم اندر غم تو خسرو، ازآنک
بلبل اینجاست، ولیکن گل و سوسن آنجاست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.