کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم فتانت که دی بر رو نخفت

    فتنه را بیدار کرده او نخفت

    تاز جوی لب خط سبزت بخاست

    سبزه تر بر لب هر جو نخفت

    گل برآمد با تو و بادش به روی

    پشت دستی زد که تو بر تو نخفت

    من نخفتم در فراقت هیچ گاه

    چشم من در حسرت آن رو نخفت

    نی خود آن نرگس به خونم راه داشت

    بخت من، کان غمزه بد خو نخفت

    هر که پهلوی تو خود در خواب دید

    تا قیامت هم بر آن پهلو نخفت

    بازویت خسرو چو زیر سر نیافت

    کرد تنها زیر سر بازو، نخفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha