کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون غم هجران او نداشت نهایت

    عاقبت اندوه عشق کرد سرایت

    وقت نیامد بتا، که از سر انصاف

    سوی ضعیفان نظر کنی به عنایت

    غایت آنها که از جفای تو دیدم

    نور یقین داشت در دلم به سرایت

    گر تنم از دست غم ز پای در آمد

    سرنکشم، تا منم، ز قید و فایت

    گر تو به تیغم زنی خلاص نباشد

    زخم تو خوشتر که از رقیب حمایت

    شرح غم عشق بیش ازین ز چه گویم

    شوق من وجور او رسید به غایت

    ای بت نامهربان شوخ ستمگر

    از تو کنم یا ز روزگار شکایت

    آنچه من از روزگار سفله کشیدم

    پیش تو گویم ز روزگار حکایت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha