کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار بی موجب دل از ما برگرفت

    یار دیگر کرد و کار از سر گرفت

    دل ز هجرش برگ درد و غم بساخت

    جان ز شوقش ترک خواب و خور گرفت

    آنچه کرد، آخر مسلمانی نماند

    این چه شد، یا رب، جهان کافر گرفت

    بد همی گفتند و می نشیند هیچ

    عاقبت گفت بدانش در گرفت

    دل غبار سوز خود بیرون فگند

    عالمی در خون و خاکستر گرفت

    پاک می کردم سرشک، آهم بجست

    آتش اندر آستین تر گرفت

    لعل او در دلبری استاد بود

    خط دکان زاستاد بالاتر گرفت

    مردمان گویند، دل بر گیر ازو

    روی، اگر اینست، نتوان برگرفت

    جان خسرو از پی این این روز راست

    کو به خون عاشقان خنجر گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha