به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نه مرا خواب به چشم و نه مرا دل در دست
چشم و دل هر دو به رخسار تو آشفته و مست
پرده بدرید، کس این راز نخواهد پوشید
غنچه بشگافت، سرش باز نخواهد پیوست
ای که از سحر دو چشم تو، پری بسته شود
آدمی نیست که چشم از تو تواند بربست
تا به گلزار جهان سرو بلندت برخاست
هر نهالی که نشاندند به بستان بنشست
بهر خون ریز مرا دست چه مالی چندین؟
خون من به که بریزی و بمالی بر دست
هر که جان در ره جانان ندهد مرده بود
مرده هم بدهد، اگر در تن او جانی هست
چشم خسرو نتوان بست که در خواب مبین
منع هندو نتوان کرد که صورت مپرست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.