امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۲۰۶: هر مژه از غمزه خون ریز تو ناوک زنی ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر مژه از غمزه خون ریز تو ناوک زنی ست کاندرون هر جگر زان زخم ناوک روزنی ست چشمت آفت، غمزه فتنه، خط قیامت، رخ بلاست آشنایی با چینن خصمان نه حد چون منی ست جان که زارم می کشد از یاد چون تو دوستی جان من از تو چه پنهان آشکارا دشمنی ست چشم ار بی تو جهان بیند، بگیرش عیب، از انک خیره بی دیده آلوده تر دامنی ست ساقیا، گرمی خورم بی تو نگویی کان می است مردنم را شربتی و آتشم را روغنی ست ای که در گریه زنی طعنم که این خونابه چیست بر گذر زین سیل تند من، قوی مردافگنی است اندر آن مجلس که خود را زنده سوزند اهل عشق ای بسا مرد خدا کو کمتر از هندوزنی ست عندلیبان را غذای روح باشد بوی گل مرغ دشت است آن که عاشق بر جو و بر ارزنی ست هر شبی خسرو که کوبد سینه در کویت به درد زیر دیوار تو، سلطان، پاسبان چوبک زنی ست امیر خسرو دهلوی