کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل مسکین من در بند مانده ست

    اسیر یار شکر خند مانده ست

    نماند اندر دل من درد را جای

    مده پندم نه جای پند مانده ست

    نصیحت گوی من، لختی دعا گوی

    که یک بیچاره ای در بند مانده ست

    به جان پیوند کردم عاشقی را

    کنون جان رفت و آن پیوند مانده ست

    من امشب باری از دوری بمردم

    هنوز، ای پاسبان، شب چند مانده ست

    رهاوی ساز کن، ای مطرب صبح

    که مطرب هم به زیر افگند مانده ست

    بتا، از در مران بیچاره ای را

    که در کوی تو حاجتمند مانده ست

    به می سوگند خوردم جرعه ای بخش

    که ما را در گلو سوگند مانده ست

    ز غم گفتی که خسرو زنده چون ماند

    دروغی گفته و خرسند مانده ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha