کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نسیما، آن گل شبگیر چونست

    چسانش بینم و تدبیر چونست

    نگویی این چنین بهر دل من

    که آن بالای همچون تیر چونست

    ز لب، آید همی بوی شرابش

    دهانش داد بوی شیر چونست

    من از وی نیم کشت غمزه گشتم

    هنوزم تا به سر تقدیر چونست

    اگر چشمش به کشتن کرد تقصیر

    لبش در عذر آن تقصیر چونست

    نپرسد هرگز آن مست جوانی

    که حال توبه آن پیر چونست

    به گاه خفتن تشویش عشاق

    ز آه و ناله شبگیر چونست

    ز زلفش سوخت جان خسرو، آری

    بگو، آن دام مردم گیر چونست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha