به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
دل ز انعامت، مها، با التفاتی قانع است
دیده در ماهی اگر بیند، رخت خوش طالع است
گر برفت از شوق رویت دل ز دستم، باک نیست
دل برفت و جان برفت و عقل و دین خوش قانع است
نقطه خالش به رخ منشور حسن است و نشانست
ملک لطف دلبری را روی خوبش جامع است
جنت و دوزخ بهشت و مردگی عین حیات
بی تو جنت دوزخ است و زندگانی ضایع است
چون بنفشه خم گرفته قامتم در هجر تو
همچو نرگس چشم من باز است و اشکش دامع است
کاکل مشکین پریشان بر رخ چون مه فگن
تا بپندارند کابری بر رخ مه واقع است
همچو ابر بی حیا سرگشته و برگشته باد
هر که خسرو را ز ماه روی خوبت مانع است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.