به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ما را دل زار مستمند است
و آویخته خم کمند است
ای جان کسی، دل رهی را
می پرس که نیک دردمند است
بدگوی که سرد گردد این دل
کز آتش شوق بر گزند است
تلخی نشنیدم از لبت هیچ
یا خود می تو هنوز قند است
خامان به نهان دهند پندم
با سوخته ای چه جای پند است
جان در خم زلف تست بنمای
تا بنگرمش که در چه بند است
تا خط تو نودمید گل را
بر سبزه هزار ریشخند است
خواهم سر سرو را ببرم
کز قد تو یک سری بلند است
آن روی که چشم بد ازان دور
بنمای که خسروش بسند است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.