امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۳: ما را دل زار مستمند است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما را دل زار مستمند است و آویخته خم کمند است ای جان کسی، دل رهی را می پرس که نیک دردمند است بدگوی که سرد گردد این دل کز آتش شوق بر گزند است تلخی نشنیدم از لبت هیچ یا خود می تو هنوز قند است خامان به نهان دهند پندم با سوخته ای چه جای پند است جان در خم زلف تست بنمای تا بنگرمش که در چه بند است تا خط تو نودمید گل را بر سبزه هزار ریشخند است خواهم سر سرو را ببرم کز قد تو یک سری بلند است آن روی که چشم بد ازان دور بنمای که خسروش بسند است امیر خسرو دهلوی