کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خرم دل آن کس که به رخسار تو دیده ست

    یا زان لب شیرین سخن تلخ شنیده ست

    زان زلف مسلسل که همه برشکند باد

    از روی تو بنگر که در ان زیر چه دیده ست

    بر قافله صبر مرا نیست ولایت

    امروز که مژگان تو لشکر نکشیده ست

    این اشک به چشم من از آن جای گرفته ست

    کاندر طلب وصل تو بسیار دویده ست

    شبهاست چو گل غرقه به خونم که به سویم

    از باغ وصال تو نسیمی نوزیده ست

    آری، شب امید همه غمزدگان را

    صبحی ست که تا روز قیامت ندمیده ست

    طاقت چو ندارم که رسانم به تو خود را

    فریاد رس، ای دوست، که طاقت برسیده ست

    خسرو تن بیجانت به گلزار زمانه

    مرغیست که او از قفس سینه پریده ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha