امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴: خرم دل آن کس که به رخسار تو دیده ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خرم دل آن کس که به رخسار تو دیده ست یا زان لب شیرین سخن تلخ شنیده ست زان زلف مسلسل که همه برشکند باد از روی تو بنگر که در ان زیر چه دیده ست بر قافله صبر مرا نیست ولایت امروز که مژگان تو لشکر نکشیده ست این اشک به چشم من از آن جای گرفته ست کاندر طلب وصل تو بسیار دویده ست شبهاست چو گل غرقه به خونم که به سویم از باغ وصال تو نسیمی نوزیده ست آری، شب امید همه غمزدگان را صبحی ست که تا روز قیامت ندمیده ست طاقت چو ندارم که رسانم به تو خود را فریاد رس، ای دوست، که طاقت برسیده ست خسرو تن بیجانت به گلزار زمانه مرغیست که او از قفس سینه پریده ست امیر خسرو دهلوی