به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
عشق از پی جان گرفت ما را
خلقی به زبان گرفت ما را
خرسند به عافیت نبودیم
اینک حق آن گرفت ما را
سرو قد او به ناز و فتنه
هر لحظه روان گرفت ما را
ای دیده، چه ریزی از برون آب؟
کاین شعله به جان گرفت ما را
همچون کایینه گیرد آتش
عشق تو چنان گرفت ما را
ای خواب، برو که باز امشب
سودای فلان گرفت ما را
گویند که مرگ طرفه خوابی ست
این خواب گران گرفت ما را
ترسم که برون برد ز عالم
این غم که عنان گرفت ما را
خندید بر اهل درد خسرو
درد دل شان گرفت ما را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.