به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
باز مدار، ای پسر، غمزه نیم خواب را
تا نبرد به جادویی جان و دل خراب را
از پی نقل مجلست هست بر آتشم جگر
چاشنیی نمی کنی گوشه این کباب را
از مه و مشتری چرا دست نشوید آسمان
کاب بریخت روی تو چشمه آفتاب را
دوش به خواب گوییم در بر من نشسته ای
معذرتی کنم کنون از دل و دیده خواب را
بوسه بده که می رود هجرکشان به کشتنم
منتظر لب توام، باز بده جواب را
کشتن ماست مستیت، ار چه شراب خورده ای
بهر خدا که سوی خود راه مده شراب را
بهر چه می کشی، چو هست آخر این ندامتت
وه که رها نمی کند خوی تو این شتاب را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.