به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بشکافت غم این جان جگرخواره ما را
یا رب، چه وبال آمده سیاره ما را
رفتند رفیقان دل صد پاره ببردند
کردند رها دامن صد پاره ما را
گر همره ایشان روی، ای باد، در آن راه
زنهار بجویی دل آواره ما را
شبها به دل از سوز جگر می کشدم آه
آه ار خبرستی بت عیاره ما را
روزی نکند یاد که شبهای جدایی
چون می گذرد عاشق بیچاره ما را
بوی جگر سوخته بگرفت همه کوی
آتش بزن این کلبه خونخواره ما را
دیدند سر شکم همه همسایه و گفتند
این سیل عجب گر نبرد خانه ما را
جز خسته و افگار نخواهد دل خسرو
خویی ست بدین بخت ستمگاره ما را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.