کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    طاقت دوری نماند عاشق دلتنگ را

    واگهیی کس نداد، آن پسر شنگ را

    گاه خرامیدنش یک نظری هر که دید

    پیش فرامش نکرد آن قد و آن رنگ را

    بنده نخواند کنون جز غزل نوخطان

    کاب دو چشمم بشست دفتر فرهنگ را

    اشک من گوژ پشت دید گه ناله چرخ

    گفت که ای خوش نوا، ترک مکن چنگ را

    هست شکسته دلم، خواست شکستن بتر

    سخت گره بر مزن گیسوی شبرنگ را

    دوش ز یاد رخت اشک جگر سوز من

    شد به هوا پر بسوخت، مرغ شب آهنگ را

    با دل سنگیت هیچ کرد نیارم همی

    گر چه که از تیر آه رخنه کنم سنگ را

    گر بکنی آشتی جان بفروشم و لیک

    تو به بها می خری جان کسی جنگ را

    در طلبت عاشقان گر قدم از سر کنند

    هیچ نپرسند باز منزل و فرسنگ را

    خوش پسرا، چشم تست تنگ و من اندر عجب

    باز کجا می کشی این همه نیرنگ را

    گرد جهان شد سمر قصه خسرو و لیک

    عشق به صحرا نهاد راز دل تنگ را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha