به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
به رنگ غنچه سودای خطت پیچیده دلها را
رکگل رشتهٔ شیرازه شد جمعیت ما را
خرامت بال شوقم داد در پرواز حیرانی
کهچون قمری قدح در چشمدارم سرو مینا را
نگه شد شمع فانوس خیال از چشم پوشیدن
فنا مشکل که از عاشق برد ذوق تماشا را
درین محفل سراغ گوشهٔ امنی نمییابم
چو شمع آخرگریبان میکنم نقشکف پا را
کف خاکی ندارم قابل تعمیر خودداری
جنون افشاند بر ویرانهام دامان صحرا را
به غیر از نیستی لوح عدم نقشی نمیبندد
اگر خواهی نگردی جلوهگر آیینهکن ما را
ندارد حال ما اندیشهٔ مستقبل دیگر
کهگمکردیم در آغوش دی، امروز و فردا را
نه از موج نسیم است اینقدرها جوش بیتابی
تب شوقکسی در رقص دارد نبض دریا را
خموشی غیر افسودن چهگل ریزد به دامانت
اگر آزادهای با ناله کن پیوند اعضا را
اقامت تهمتی در محفلکم فرصت هستی
چو عکس ازخانهٔ آیینه بیرونگرمکن جا را
مآل شعله همداغ است گرآسودگی خواهی
بهصدگردن مده ازکف جبین سجده فرسا را
نشانها نیست غیراز نام آن هم تا بی بیدل
جهانی دیدهای، بشمار نقش بال عنقا را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.