کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسکه شد از تشنه‌کامیهای ما نایاب آب

    دست ازنم شسته می‌آید به روی آب‌، آب

    هیچکس زگردش‌گردون نم فیضی نبرد

    کاش ترگردد ز خشکیهای این دولاب آب

    دم مزن‌گر پاس ناموس حیا منظورتست

    موج‌تاگل‌کردهم چنگ‌است‌و هم‌مضراب‌آب

    انفعال آخر به داد خودسریها می‌رسد

    می‌کشد از چنگ آتش دامن سیماب آب

    چون هواکز آرمیدن جیب شبنم می‌درد

    می‌کند مجنون ما را نسبت آداب آب

    یک‌گهر دل درگره بند و محیط ناز باش

    اینقدر می‌خواهد از جمعیت اسباب آب

    حق‌جدا از خلق‌و خلق از حق‌برون‌، اوهام‌کیست

    تا ابد گرداب در آب است و درگرداب آب

    شبنم این باغم ازتمهید آرامم مپرس

    می‌فشارم‌چشم و می‌ریزم به روی خواب آب

    موجها باید زدن تا ساحلی پیدا شود

    می‌کشد خود را اپن دریا به صد قلاب آب

    رفتن عمر از خم قامت نمی‌خواهد مدد

    هر قدم سیر پل است آنجا که شد نایاب آب

    نیست‌جای‌شکوه‌گر ما را ز ما پرداخت عشق

    درکتاب ما غشی بوده‌ست و در مهتاب آب

    عمرها شدبیدل‌از خود می‌رویم‌و چاره‌نیست

    گوهر غلتان ما را داد سر در آب‌، آب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha