کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به نظم عمرکه سر تا سرش روانی بود

    خیال هستی موهوم سکته‌خوانی بود

    چه رنگها که ندادم به بادپیمایی

    بهار شمع در این انجمن خزانی بود

    نیافت عشق جفاپیشه قابل ستمی

    همیشه بسمل این تیغ امتحانی بود

    هنوزآن پری ازسنگ فرق شیشه نداشت

    که دل شررکده ی چشمک نهانی بود

    به‌کام دل نگشودیم بال پروازی

    چو رنگ‌، هستی ما گرد پرفشانی بود

    پس از غبار شدن گشت اینقدر معلوم

    که بار ما همه بر دوش ناتوانی بود

    به خاک راه تو یکسان شدیم و منفعلیم

    که سجده نیز درین راه سرگردانی بود

    طراوت گل اظهار شبنمی می‌خواست

    ز خجلت آب نگشتن چه زندگانی‌ بود

    علم به هرزه‌درایی شدیم ازین غافل

    که صد کتاب سخن محو بیزبانی بود

    تلاش موج درتن بحر هیچ پیش نرفت

    گهر دمیدن ما پاس بیکرانی بود

    جهان ‌گذرگه آیینه است و ما نفسیم

    تو هم چو ما نفسی باش اگر ‌توانی بود

    فریب معرفتی خورده بود بیدل ما

    چو وارسید یقینها همه‌ گمانی بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha