کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کو شعلهٔ دردی‌که به ذوق اثر داغ

    خاکستر من سرمه‌ کشد در نظر داغ

    افسردگی از طینت من رنگ نگیرد

    چون‌کاغذ آتش زده‌ام بال و پر داغ

    غمخواری ما سوخته جانان چه خیالست

    جز شعله نسوزد جگر کس به سر داغ

    هر چند ندارد ره ما منزل تحقیق

    چون شمع روانیم همان بر اثر داغ

    از اهل هوس جرأت عشاق محالست

    زبن بی‌جگری چند نجویی جگر داغ

    هر لخت دل آیینهٔ برقی‌ست جهانسوز

    خورشیدکشیده است جنونم به بر داغ

    هر چند جهان خندهٔ یک لاله‌ستانست

    کو دل ‌که برد رنگ قبول از نظر داغ

    مهتاب شبستان خیالم بر رویی است

    آن به‌که‌گل پنبه‌گذارم به سر داغ

    با عجز بسازیدکه صد شعله درین دیر

    شمشیر شکسته‌ست به زیر سپر داغ

    ما را به بلای سیهی‌کرد مقابل

    یارب‌که بسوزد کف آیینه‌گر داغ

    بیدل ز دلم طاقت پرواز ندارد

    هر چند به صد شعله برد بال و پر داغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha