کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در آن محفل‌ که‌ام من تا بگویم این و آن دارم

    جبین سجده فرسودی نیاز آستان دارم

    طلسم ذرهٔ من بسته‌اند از نیستی اما

    به خورشیدیست کارم اینقدر بر خود گمان دارم

    بنای عجز تعمیرم چو نقش پا‌ زمینگیرم

    سرم بر خاک راهی بود اکنون هم همان دارم

    نی‌ام محتاج عرض مدعا در بیزبانیها

    تحیر دارد اظهاری که پنداری زبان دارم

    چه خواهم جز دل صد پاره برگ ماحضر کردن

    غم او میهمان و من همین یک بیره‌پان دارم

    سرو کار شفق‌ با آفتاب آخر چه انجامد

    تو تیغی داری و من مشت خونی در میان دارم

    بلندیهای قصر نیستی را نیست پایانی

    که من چندانکه برمی آیم از خود نردبان دارم

    نگردی ای فسردن از کمین شعله‌ام غافل

    که درگرد شکست رنگ ذوق آشیان دارم

    شرارم در زمین بی‌یقینی ریشه‌ها دارد

    اگر گویی ‌گلم هستم و گر خواهی خزان دارم

    گه از امید دلتنگم گهی با یأ‌س در جنگم

    خیال عالم بنگم نه این دارم نه آن دارم

    جناب‌کبریا آیینه است و خلق تمثالش

    من بیدل چه دارم تا از آن حضرت نهان دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha