به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
رهت سنگی ندارد ای شرر وجد رهایی کن
پر افشانده را بسم الله بخت آزماییکن
ز غفلت چند ساز نغمههای بیاثر بردن
به قدر اضطراب یک سپند آتش نوایی کن
ندامت رهبر است آنجا که طاقتها ضعیف افتد
ز خود گر بر نیایی نوحهای بر نارسایی کن
نگاه عبرت از درد زمینگیری چه غم دارد
مژه بردار و رفع شکوههای بیعصایی کن
دماغ سربلندی خاص استنغاست ای غافل
تو گرد احتیاجی بر فلک هم جبههسایی کن
نیاز پای بوسش تحفهٔ دیگر نمیخواهد
به خون هر دو عالم صفحهٔ شوقی حنایی کن
ز پیشآهنگی قانون عبرتها مشو غافل
به هر سازی که در پای شکست آید صدایی کن
حضور آفتاب از سایه ریزد رنگ خورشیدی
چو محو جلوهاشگشتی دو عالم خودنماییکن
حوادث با طبیعت کارها دارد ملایم شو
شکست رنگ بسیار است فکر مومیایی کن
نفس تا بینشان گشتن کمین زندگی دارد
غبارت را به هر رنگیکه میخواهی هواییکن
تمیز نام و ننگست آشیان عزت و خواری
اگر زین دام وارستی مگس باش و همایی کن
سحاب فضل از هر قطره استعداد میریزد
نهای کم از صدف ای دست حاجت دل گدایی کن
جهان غیرست تا الفتپرست نسبت خویشی
ز خود بیگانه شو با هر که خواهی آشنایی کن
فریب اعتبارات است بیدل مانع وصلت
غبار نیستی شو، خاک در چشم جدایی کن
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.