کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای بسمل طلب پی خون چکیده رو

    چون اشک هر قدر روی از خود دویده رو

    فرصت در این‌ بهار پر افشان وحشت است

    همچون نگه به هر گل و خاری رسیده رو

    تا چند هرزه از در هر کوچه تاختن

    یک قطره خون شو و ز گلوی بریده رو

    امروزت از امل پی فردا گرفته است

    ای غافل از غزل به خیال قصیده رو

    سعی شرار اینهمه فرصت شمار نیست

    یک پر زدن به همت رنگ پریده رو

    ای بیخبر ز قامت پیری چه شکوه است

    عمری‌ست بار می‌کشی اکنون خمیده رو

    زبن گرد تهمتتی که نفس نام کرده‌اند

    چون صبح دامنی که نداری کشیده رو

    کورانه چند در پی عصیان قدم زدن

    شایدکه بازگردی از این راه دیده رو

    بی‌وحشتی رهایی ازین باغ مشکل است

    از بوی‌ گل به خویش فسونها دمیده رو

    زین خاکدان عروج تو در خورد وحشت است

    بر نردبان صبح ز دامان چیده رو

    قاصد پیام ما نفس واپسین ماست

    گر محرمی ز آینه چیزی شنیده رو

    بیدل به هر طرف کشدت کاتب قضا

    مانند خامه یک خط بینی‌کشیده رو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha