کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای بیخبر به درد دل ما رسیده رو

    شور سپند محفل حسرت شنیده رو

    از پیچ و تاب دام هوس احتراز کن

    زین دود همچو شعله غبار کشیده رو

    زین گلستان که رنگ بهارش ندامتست

    محمل به دوش آه چو صبحی دمیده رو

    آخر ازین زیانکده نومید رفتنست

    خواهی رفیق قافله خواهی جریده رو

    در گلشنی که رنگ بهارش ندامت‌ست

    ای شبنم بهار تماشا ندیده رو

    چون شعله در طریق فنا اضطراب چیست

    ضبط نفس‌ کن و قدمی آرمیده رو

    در تنگنای خانهٔ گردون هلال وار

    خواهی سرت به سقف نیاید خمیده رو

    ای صبح‌ کاروان فنا سخت بیکس است

    بر روی خود همان نفس خود دیده رو

    کیفیت گداز دل از می رساتر است

    یک جرعه از قرابهٔ ما هم چشیده رو

    شاید ز ترک جهد به جایی توان رسید

    گامی در این بساط به پای بریده رو

    ما از در امید وصالت نمی‌رویم

    گو دل به حسرت آب شو و خون ز دیده رو

    پیغام حسرت من بیدل رساندنی است

    ای اشک یار می‌رود اینک دویده رو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha