به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
به غبار عالم جستجو ز چه یاس خسته نشستهای
که به پیش پای تو یکدل است و هزار شیشه شکستهای
نبری ز خیال کسان حسد نکنی تخیل ظلم و کد
که ز دستهای دعای بد بهکمین تیغ دو دستهای
سر وبرگ عشرت صد چمن به حضور غنچه نمیرسد
تو بهار رونق خلد شو ز همان دلیکه نخستهای
به حضور بارگهٔ ادب ستم است دمزدن از طلب
تک و تازگرد نفس مبر به دریکه آینه بستهای
زگل تعلق این چمن بهکجاست لالهٔگوش من
چو سحر به دام و قفس متن نفسی و از همه رستهای
ز فضولی هوس بقا شدهای به عبرتی آشنا
مژهگر رسد به خم حیا چو خیال ز آینه جستهای
نه قوی است مجمع طاقتت نه حواس رابطه جرأتت
به کف تو وهم ازین چمن گل چیده داری و دستهای
نفس از کشاکش مدح و ذم چقدر برآردت از عدم
به تأمل از چه گره خوری که چو رشتهٔ بگسستهای
چه بلاست بیدل بیخبر که به ناله هرزه شدی سمر
همه راست درد شکست و تو که به بیدلی چه شکستهای
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.