کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به وحشت نگاهی چه خو کرده‌ای

    که خود را به پیش خود او کرده‌ای

    چو صبح از نفس پر گریبان مدر

    که ناموس چاک رفو کرده‌ای

    یمین و یسار و پس و پیش چیست

    تو یکسوبی و چارسو کرده‌ای

    نه باغیست اینجا نه‌ گل نه بهار

    خیالی در آیینه بو کرده‌ای

    کجا نشئه‌،‌کو باده‌، ای بیخبر

    چو مستان عبث های و هو کرده‌ای

    عدم از تو مرهون صد قدرت است

    بدی هم که کردی نکو کرده‌ای

    اگر صد سحر از فلک بگذری

    همان در نفس جستجو کرده‌ای

    ننالیده‌ای جز به کنج دلت

    اگر نیستان در گلو کرده ای

    به انداز نخلت‌ کسی پی نبرد

    که پر می‌زنی یا نمو کرده‌ای

    ز هستی ندیدی به غیر از عدم

    مگر سر به جیبت فرو کرده‌ای

    نفس وار مقصود سعی تو چیست

    که عمری‌ست بر دل غلو کرده‌ای

    سخنهای تحقیق پر نازک است

    میان گفته و فهم مو کرده‌ای

    بشو دست و زین خاکدان پاک شو

    تیمم بهل گر وضو کرده‌ای

    جهانی نظر بر رخت دوخته‌ست

    تو ای گل به سوی که رو کرده‌ای

    چوبیدل چه می‌خواهی از هست ونیست

    که هیچی و هیچ آرزوکرده‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha