کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در دلی اما به قصد اشکم افسون می‌کنی

    سر ز جیب صد هزار آیینه بیرون می‌کنی

    جز تغافلهای نازت دستگاه ناله چیست

    مصرع چندی‌ که من دارم تو موزون می‌کنی

    با حنا ربطی ندارد اشک استغنای ناز

    می‌نهی پا بر دل پرخون و گلگون می‌کنی

    خاک اگر صد رنگ گرداند همان خاک است و بس

    یک زمانم ‌کرد سرگردان‌ که ‌گردون می‌کنی

    گر به این ساز است آهنگ تغافلهای ناز

    جوهر آیینه را زنجیر مجنون می‌کنی

    فطرت از تاب سر مویی محرف می‌خورد

    در وفا گر یک قدم کج می‌روی خون می‌کنی

    هر ‌قد‌ر سعی زبانت پرفشان گفت‌وگوست

    عافیت می‌روبی و از خانه بیرون می‌کنی

    ماهی بحر حقیقت تشنهٔ قلاب نیست

    هرزه بر زانو سرت را نقطهٔ نون می‌کنی

    دعوی نازک‌خیالی‌، چشم‌زخم فطرت‌ست

    بیخبر خاموش موی چینی افزون می‌کنی

    بیدل از فهم کلامت عالمی دیوانه شد

    ای جنون انشا دگر فکر چه مضمون می‌کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha