کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما را نه غروری‌ست نه فرّی نه ‌کلاهی

    خاکیم به ‌زیر قدم خویش نگاهی

    آنجا که قناعت‌ کند ایجاد تسلی

    گرم است سرکوه به زیر پرکاهی

    بر دولت بیدار ننازم چه خیال‌ست

    خوابیده بهم بخت من و چشم سیاهی

    بر صد چمن هستی‌ام افسانهٔ نازست

    خواب عدم و سایهٔ مژگان گیاهی

    از بردهٔ دل تا چه ‌کشد سعی تأمل

    چون خامه زنالم رسنی هشته‌ به چاهی

    یا رب تو تن آسانی جهدم نپسندی

    می‌خواندم افسون نفس سوخته گاهی

    زبن دشت سبکتازی فرصت ندمانید

    گردی‌ که توان بست به پیشانی آهی

    آخر چو غبار نفس از هرزه دویها

    رفتیم به باد و ننشستیم به راهی

    گرد تری از جبههٔ شبنم نتوان برد

    در آینهٔ ما عرقی ‌کرده نگاهی

    بید‌ل شدم و رَستم از اوهام تعین

    آیینه شکستن به بغل داشت کلاهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha