کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جهان‌کورانه دارد سعی نخجیری به تاریکی

    به هرکس وارسی می‌افکند تیری به تاریکی

    چراغ دل به فکر این شبستان‌ گر نپردازد

    ندارد مردمک هم رنگ تقصیری به تاریکی

    امل سست است از نیرنگ این چرخ‌کهن یکسان

    خیالی چند می‌ریسد زن پیری به تاریکی

    به رنگ آمیزی عنقا جهانی می‌کشد زحمت

    تو هم زین رنگ می‌پرداز تصویری به تاریکی

    چه مقصد محمل ما ناتوانان می‌کشد بارت

    که عمری شد چو مو داریم شبگیری به تاریکی

    کرم چون خام شد تمییز نیک و بد نمی‌داند

    محبت بر مس ما هم زد اکسیری به تاریکی

    دلی روشن‌کن از تشویش این ظلمتسرا بگذر

    بجز فکر چراغت نیست تدبیری به تاریکی

    ندارد تلخکامی سرسری نگذشتن از حالم

    سیاهی کرده‌ام چون کاسهٔ شیری‌ به تاریکی

    نفسها سوختم تا شد سواد پیش پا روشن

    رسیدم همچو شمع اما پس از دیری به تاربکی

    کس از رمز گرفتاران دل آگه نشد بیدل

    قیامت کرده است آواز زنجیری به تاریکی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha