کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    قدح پیمای زخمم در هوای آب پیکانی

    به طبع آرزویم‌، تر دماغی کرده توفانی

    نگه صورت نبندد بی‌گشاد بال مژگانی

    تماشا پیشه را لازم بود چاک گریبانی

    بقدر شوخی آه است دل مغرور آزادی

    به رهن گرد‌باد این دشت دارد چین دامانی

    نسیمی می‌تواند برد از ما رخت خودداری

    جنون انگاره‌ایم اما میسر نیست سوهانی

    به ذوق بیخودی چندان‌که خواهی سعی و جولان‌کن

    بقدر گردش رنگت نفس رفته‌ست میدانی

    فلک گر حلقهٔ زنجیر عدل‌ست اینقدرها بس

    که بهر نازنینان سازد از آیینه زندانی

    گر اعجاز محبت آبیار عافیت گردد

    ز دود دل توان چون شعله‌کرد ایجاد ریحانی

    به اسباب هوس مفریب شوق بی‌نیازم را

    غرور موج بر خار و خس افشانده‌ست دامانی

    سواد دشت امکان روشن‌ست از فکر خود بگذر

    تامل نشئهٔ دامن نمی‌خواهد گریبانی

    درین دقت فضا سعی قدم معذور می‌باشد

    مگر دستی بهم سایی و ریزی رنگ جولانی

    قناعت نیست در طبع فضولی مشربت بیدل

    وگرنه آسمان شب تا سحر دارد چراغانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha