کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفتی چو می از ساغر و دیگر ننشستی

    ای اشک دمی بر مژهٔ ‌تر ننشستی

    جان سختی حرص اینهمه مقدور که باشد

    زد بر کمرت بار دل این در ننشستی

    نامحرمی عافیتت طرفه جنون داشت

    پرواز هم افسرد و ته پر ننشستی

    ای قطره دماغت نکشد ننگ فسردن

    خوشباش ‌که بر مسند گوهر ننشستی

    چون آتش ازین جاه ‌که خاکست مآلش

    گو شعله نبالیدی و اخگر ننشستی

    ای سایه چنین پهن ‌که چیده‌ست بساطت

    آخر تو ز خاک آنهمه برتر ننشستی

    بر مسند اقبال‌ که جز نام ندارد

    چون نقش نگین یکدوعرق ‌ننشتی

    عالم همه افسانهٔ تکلیف صداع است

    آه ازتو درین مجلس اگر بر ننشستی

    ناراستی از جادهٔ فهمت به ‌در انداخت

    بودی خط تحقیق و به مسطر ننشستی

    گر مفلسی و شهرت جاهیست ضرورت

    تشهیر کمی نیست ‌که بر خر ننشستی

    بیدل همه تن حلقه شدی لیک چه حاصل

    در خاک نشستی و بر آن در ننشستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha