کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می جام قناعت اگر بچشی المی ز جنون هوس نکشی

    چه ‌کم است عروج دماغ غنا که خمار توقع ‌کس‌ نکشی

    درجات سعادت پاس ادب به قبول یقین رسد آن نفست

    که چو صبح تلاطم حکم قضا دهدت به غبار و نفس نکشی

    نی زمزمه‌های بساط وفا خجل‌ست ز حرف ربایی‌ما

    مرسان به نگونی خامه خطی‌ که به مسطر چاک قفس نکشی

    ز جهان تنزه بی‌خللی چه فسرده عالم دون عملی

    تو همان همای نشیمن منزلی سر خود ته بال مگس نکشی

    ز گذشتن عمر گسسته عنان دل بی‌حس مرده نزد به فغان

    ستم است ‌که قافله بگذرد تو ندامت بانگ جرس نکشی

    ره ننگ رسوم زمانه بهل ز تتبع وضع جهان بگسل

    که به دشت خمار گلاب هوس تب و تاب فشار مرس نکشی

    اگرت ز مواعظ بیدل ما عرقی شود آب جبین حیا

    به دودم نفسی ‌که دمانده هوا سر فتنه چو آتش خس نکشی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha